در آغازی از همین فصل،
فصل زیبای تمنای درخت،
و وداع ِ برگ ها ...
ریزش قطره های باران و
سوز سرمای این شهر در دستانم!
در آغازی از همین فصل،
من در تو جان می گیرم !
در آخرین روزهایش، این " پاییز" ،
دوباره جان میگیرد ...
و مرا غرق ِ نگاهت میکند !
من در تو، دوست داشتن را خواهم یافت!
من با تو در این فصل؛
عشق را ،
و زندگی را ،
دوباره از نو ، خواهم ساخت ...
22 آذر 91